امتداد یک هنر لوکس

درباره کریستوفر گای و ایده‌ای فرانسوی که در اندونزی بال و پر گرفت
armanshahr-pattern-1

«آبراهام مازلو» در نظریه معروفش هرمی تصویر کرده که نیازهای انسان را در مراتب متفاوتی تقسیم‌بدی می‌کند و می‌توان گفت برآورده شدن نیازهای یک مرحله، رفتن به مرحلهٔ بعدی نیازها را به دنبال دارد. اتفاقی که «کریستوفر گای» آن ‌را این‌گونه تعبیر کرده و به تعریف خود از لوکس‌گرایی گریز می‎‌زند: «از آن نقطه به بعد در ذات انسان است که بخواهد دائماً این شرایط را بهتر کند. زمانی که کیک را داشته باشیم، برای روکش کردن آن با خامه تلاش می‌کنیم. به عبارت ساده، تجمل همان خامه‌ٔ روی کیک زندگی ماست.»

یک تصمیم شگفت‌انگیز

کریستوفر در آغاز ششمین دههٔ قرن بیستم در بریتانیا به دنیا آمد و در فرانسه و اسپانیا بزرگ شد. در ۱۶ سالگی درس را رها کرد و به دنبال ماجراجویی‌‌های خلاقانه‌‌اش رفت. مسیری که در دههٔ چهارم زندگی کریستوفر گای، بالاخره جواب داد: «در سال  ۱۹۹۳ میلادی، با سقوط شدید قیمت املاک در انگلستان و در پی یک ماجراجویی عجیب و ناشناخته، وارد شهر جاوا در کشور اندونزی شدم. در آن زمان دوستی داشتم که مشغول به کار واردات مبلمان از کشور اندونزی بود. من از سطح کیفیت محصولات آن کشور شگفت‌زده شده بودم. در شهر مادرید اسپانیا با همان دوست ملاقاتی داشتم و ایدهٔ ورود به تجارت مبلمان از همان‌جا شکل گرفت. او در حال بازدید از نمایشگاهی در اسپانیا بود و از من پرسید آیا می‌توانم به عنوان مترجم همراه وی باشم؟ من در آن نمایشگاه، آینه‎‌هایی زیبا از یک شرکت ایتالیایی را دیدم که ایدهٔ ساخت قاب آینه را به من داد. عصر همان روز تصمیم گرفتم بهترین فریم‌‌های آینه در دنیا را بسازم! هر چند جوان ساده‌‌ای بودم که دارایی او فقط ۲۰ هزار دلار بود و هیچ وقت فرآیند تولید مبلمان را تجربه نکرده بودم و حتی سفری نیز به آسیا نداشتم! اما تصمیم خود را گرفتم و وارد دنیای طراحی شدم.»

armanshahr-pattern-1