سخن آغازین

سرمقالهٔ اولین شمارهٔ فصلنامهٔ «آرمان‌شهر توس»
armanshahr-pattern-1

گفتن از آرمان‌شهر، عمری به قدر تاریخ دارد، اما مفهومی که هر واژه‎ در ذهن مخاطب می‌آفریند، در گذر زمان سیال است.

آرمان‌شهر (اتوپیا) از جمله مفاهیمی است که نحله‌های مختلف فکری، مکاتب و اندیشمندان گوناگون دربارهٔ آن سخن گفته‌‎اند. برخی تصویری خیا‌ل‌گونه از آن در ذهن آفریده‌اند تا طرفدارانشان را به جایی در ناکجا دلبسته سازند و گروهی دیگر به نفی هر آرمان‌شهرِ خیالی برخاسته‌اند.

اکنون اما، در اینجای تاریخ و جغرافیا که ما ایستاده‌ایم، دست کم در آغاز راهِ رسانه‌ای که نام آرمان‌شهر را برگزیده، ناگزیریم مرز ذهنی خود را با بسیاری برداشت‌های بی‌مرز از مفهوم آرمان‌شهر روشن کنیم.

آرمان‎شهر رسانه‌ای برای سبک زندگی است. اینجا قرار است با مخاطبان خود از «بهتر» زیستن گفت‌وگو کنیم. از شهر آرمانی، خانهٔ آرمانی و زندگی آرمانی؛ و این آرمان، معنایش «بهترین» بودن نیست! شاید دنبال «بهترین بودن» در زندگی، رنجی در ما بیافریند که نتوانیم بار سنگینش را بر دوش کشیم. ما در سودای بهتر شدنیم و تلاش برای ارائهٔ نسخهٔ بهتری از خودمان، رشد کردن در آن چه که دوست داریم، همراه با آنان که دوستشان داریم. نیکو زیستن، آرمان ماست و آن‎چه فکر می‌کنیم شایستگی‌اش را داریم. این چشم‌اندازی است دست‌یافتنی، نه هدفی آسان؛ برنامه‌ای است جمعی و نه آرزویی خودمحورانه؛ افقی است در دسترس و نه یک امید واهی. ما یک سلول از اندام جامعهٔ خود هستیم که اگر همراهمان شده‌اید، قرار است با هم، سلولی بهتر در جایگاه خود باشیم. به همین خاطر، بر جلد نخستین شمارهٔ مجله‌ای که میهمان نگاه شماست، عبارتی آورده‌ایم از «ادوارد اَبِی» پدیدآور، رمان‌نویس و فیلسوف معاصر که می‌گوید: «بهشت، خانه است؛ آرمان‌شهر همین‌جاست.»

رضا نوریانی (مدیر مسؤول)