سایۀ گستردۀ آرامش
تصور کنید یکی از بهترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران هستید؛ در یکی از معتبرترین دانشگاههای جهان، فلسفه خواندهاید و ۲۵ فیلم در سابقهٔ کاری شما به چشم میخورد که در حافظهٔ جمعی مردم ماندگار شده است. احتمالا چنین توصیفی، شما را به یکی از اثرگذارترین سینماگران تبدیل کرده و این شخصیت، ثروتی ناملموس است و چهرهای ارزشمند برای خانواده و جامعه محسوب میشود. با این همه، پس از سالها افتخارآفرینی و تلاش در عرصهٔ فرهنگ و هنر، وقتی تصمیم میگیرید در خانهای ویلایی که در ظاهر امن است و با نگهبان و دوربینهای مداربسته از آن مراقبت میشود روزگار را به آرامش بگذرانید، ناگهان شبح ناامنی پدیدار میشود. این پایان تلخ زندگی داریوش مهرجویی و همسرش است، وقتی در شبی پاییزی، یک کارگر ساده و همدستانش به بهانهٔ اختلافی مالی، وارد خانهاش شده و عالیجناب سینمای ایران را کاردآجین کردند. تراژدی هولناکی که انتظار نداریم برای هیچکس رخ دهد، آن هم در خانه، که قرار است امنترین جای جهان هر کسی باشد.
آشنای گمشده
جوامع توسعهیافته، بسیار پیش از این به اهمیت حفاظت فردی و امنیت حریم شخصی، پی بردهاند اما به دلیل گستردگی مصداقهای امنیت و ناتوانی دولتها از تأمین فراگیر آن برای همهٔ مردم، بخشی از این خدمات توسط بخش خصوصی به شهروندان ارائه میشود. با این رویکرد، بخش خصوصی طیف گستردهتر و شخصیتری از این خدمات را به مشتریان عرضه میکند. خدماتی از قبیل محافظان شخصی و حرفهای، اسکورتهای امنیتی و حفاظتی، مانیتورینگ و دوربینهای مداربسته، تأمین امنیت در حوزهٔ دیجیتال، برقراری امنیت برای ملاقاتها و موارد گوناگون دیگر.